نوشته شده توسط : آرش

مقدمه:

فرقه ضاله بهائیت دین و مسلک نبوده و نیست بلکه یک فرقه ضاله سیاسی جاسوسی صهیونیستی می باشد و جای هیچ شکی نیست که بهائیت در ایران از اول یک برداشت فکری و یا اجتهادی نبوده و تنها عامل اصلی آن مصالح بلند مدت  خارجی که به ملت و قوم او (دولت خارجی ) عائد می شود، و لذا از همان اول بنیانگذاران آن به استثنای محمد علی باب که در ایران به درک واصل شد سعی داشته اند در زیر چتر حمایت خارجیان به زندگی ادامه دهند و حال آنکه به قول خود از اول در جامعه ایرانی و در میان ملت ایران به رسالت و دعوت مامور شده اند و طبق قاعده،هر پیغمبری و صاحب دینی که در میان قوم برانگیخته می شود، مرکز محور اصلی زندگی او همان قوم و ملتند و از میان آن قوم دعوت خود را به دیگران می رساند و نه اینکه در میان قوم دیگری زندگی کند و بدون توجه به آنها و با سکونت کامل در میان آنها،قوم خود را دعوت کند و خلاصه اول قوم خود را به زیر پرچم دعوت می کند و سپس اقوام دیگر را، ولی زعما و بنیانگذاران این فرقه در بغداد و سلیمانیه،کرکوک،عکا و حیفا سکونت داشته و بدون اینکه به مردم آنجا حرفی بزنند و مطلبی اظهار  کنند. ملت ایران را مورد خطاب و دعوت خود را قرار می دادند.

علی رغم اینکه از آغاز طی تبلیغاتی که می کردند و هنوز هم می کنند، شرکت در امور سیاسی  را برای عمومی پیروان خود ممنوع اعلام کرده و آنان را از دخالت در سیاست منع و به ظاهر می گویند؛ ما ملزم به قبول و اطاعت از قوانین ملی و محلی (هر نوع قانون و سیستم سیاسی که باشد) هستیم. لیکن عملا می بینیم از همان شروع اظهار  بهائیت  ،از سوی سید علی محمد شیرازی ملقب به «باب یارب اعلی» جنگهای مداوم و مستمری را آغاز و نهایتا پس از اعدام وی ،بهائیان در صدد ترور ناصرالدین شاه قاجار بوده و نهایتا به صورت ناموفق انجام می شود و از طرفی به صورت آشکار بهائیان ایران از حدود سال 1345 عملا در مشاغل سیاسی و لشگری شرکت داشته اند،در صورت که در زمان جنگ تحمیلی عراق ایران اسلامی ،بهائیان که مدعی اطاعت محض از قوانین کشور میزبان خود می باشند، عملا می دیدیم ،جوانانشان را به سربازی نمی فرستادند و اگر معدودی از آنان به خدمت سربازی می آمدند، تا زمانی که مشاغل غیر رزمی بودند،لیکن به محض اینکه به مشاغل رزمی و جبهه گمارده و اعزام می شدند،به بهانه اینکه در آئین ما جنگ و خونریزی حرام است و ما خواستار صلح و آرامش جهانی هستیم، از شرکت در دفاع مقدس خودداری می نمودند.

هدف بررسی موضوع :

هدف بررسی آخرین وضعیت این فرقه ضاله و انگیزه تغییر رویکرد و سران آن در شرایط سیاسی حال منطقه خاورمیانه می باشد و با توجه به حضور مستقیم امریکا در منطقه و هدایت های پشت پرده سرویس های اطلاعاتی امریکا و اسرائیل و از طرفی شناخت بیشتر اهداف این فرقه و اقدام جسورانه اخیر بیت العدل در ارائه طرحهای روحی و رشد و تلاش مضاعف اعضا در راستای جذب مسلمانان . هم چنین دادن آگاهی و شناخت هر چه بیشتر به کارشناسان عملیاتی در ارتباط با این فرقه ضاله و خطراتی که از این ناحیه متوجه پایوران آجا و خانواده های آنان می باشد.

اهمیت موضوع :

با توجه به اینکه موصوف سرزمین ایران از زارگاه و مهد این تفکر  پوچ و باطل می داند و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست حضور اعضا خود را در این سرزمین کمرنگ ببیند و برابر آخرین اخبار واصله اخیرا ضمن هماهنگی سری که فی ما بین بیت العدل اعظم و کمیساریای عالی سازمان ملل در کشور ترکیه به عمل امده، سازمان ملل از واگذاری پناهندگی به اعضا این فرقه و اعزام آنان به کشور های مختلف ممانعت به عمل می آورد. تا اعضا موصوف مجاب گردند در ایران بمانند و ... درصدد افزایش تعداد بهائیان در کشور هستند و ارائه طرح های اشاره شده در بالا نیز در این راستا ارزیابی می گردد،فلذا این اعمال وظیفه سازمان های اطلاعاتی را در خصوص شناخت هر چه بیشتر این فرقه و اهداف سوء آن دو چندان می کند و نیاز است اطلاعات مسلمانان خصوصا شیعیان اسلام ناب محمدی (ص) در این ارتباط روز بروز بیشتر گردد و کارشناسان عملیاتی نیز خطراتی را که از این ناحیه متوجه با یوران آجا و خانواده های آنان می باشد را مدیریت نظر داشته باشد.



:: برچسب‌ها: بهائیت , سیاست , صهیونیسم , اعقاید , قوانین ,
:: بازدید از این مطلب : 457
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 آذر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : آرش

برای بیان ضرورت های مطالعه جنبشهای مذهبی ایران ازجمله بهائیت باید گفت که ایدوئولوژی نقش اساسی رادرایجاد تشکلهای سیاسی دارد.یکی از مهمترین وجوه تمایز بین گروهها،دسته ها واحزاب سیاسی توجه به مرام یا ایدئولوژی آنان است.

هر ایدئولوژی برای خود جنبشی راایجاد می کند وپهنه ای ازجغرافیای سیاسی را به خود اختصاص می دهد،نظری به جنبشهای سیاسی ایران درصدسال اخیر نشان می دهدکه همه آنان ازنوعی ایدئولوژی مذهبی بهره مند بوده اند زیرا اززمان روی کارآمدن دولت صفویه به بعد سیاست کشور ما بادین عجین شدوازسوی دیگر نگاهی به ایدئولوژی های غیر مذهبی طرز تلقی مردم ایران رانسبت به آنان ازعدم موفقیت این گونه مرامها دراین سرزمین حکایت می کند.

فرقه ضاله بهائیت یک دین ومسلک نبوده ونیست بلکه یک فرقه ضاله سیاسی جاسوسی صهیونیستی می باشد وجای هیچ شکی نیست که بهائیت درایران ازاول یک برداشت فکری ویا اجتهادی نبوده وتنها عامل اصلی آن مصالح بلندمدت خارجی که به ملت وقوم او عائد می شودبوده ولذا ازهمان اول بنیان گذاران آن به استثنای محمد علی باب که درایران به درک واصل شده سعی داشته انددرزیر سایه چتر حمایت خارجیان به زندگی ادامه دهندوحال آنکه آنها به قول خود ازاول درجامعه ایرانی ودرمیان ملت ایران به رسالت ودعوت مامور شده اندوطبق قائده هر پیغمبری وصاحب دینی که درمیان قومی برانگیخته می شود مرکز محوراصلی زندگی اوهمان قوم وملت اندوازمیان /ان قوم دعوت خودرابه دیگران می رساندنه اینکه درمیان قوم دیگری زندگی کند وبدون توجه به آنها وبا سکونت کامل در میان آنها قوم خودرادعوت کندوخلاصه اول قوم خودرابه زیرپرچم دعوت می کندوسپس اقوام دیگر را،ولی زعما وبنیان گذاران این فرقه دربغداد وسلیمانیه ،کرکوک،عکا وحیفا سکونت داشته وبدون اینکه به مردم آنجا حرفی بزنندومطلبی اظهار کنند ملت ایران راموردخطاب ودعوت قرار می دادند.
شیخیه چگونه بوجود آمد؟

این فرقه توسط شیخ احمد احسائی(1166-3یا1241 ه.ق)تاسیس شد وپس ازآن شاگردانش به نامهای سیدکاظم رشتی وحاج کریم خان کرمانی که میراث دار استاد شدندوبه مرور زمان انشعابات جدیدی به نام های کرمانیه واحقاقیه و... دراین فرقه بوجودآوردند.

شیخ احمد مدعی بسیاری ازچیزها مانند دانستن علم لدنی ،اسرار وحکم نامتناهی،ماموریت ازطرف پیامبروائمه معصومین علیهم السلام ،گرفتن علوم از معصومین،عدم خطادررای واقوال او،ناچیز وناشایسته ونالایق دانستن علما و اندیشمندان برای فهم اسرار نامتناهی اوو... بوده است.

البته اکثرقریب به اتفاق علکای بزرگ وقت من جمله صاحب جواهر اوراتکفیر نمودند.

شرح حال شیخ چندان روشن وواضح نیست ولذا تاریخ نگاران درباره او سخن یکسان نگفته اند.یکی ازکسانی که شرح حال اورانوشته پسرش شیخ عبدالله است که نوشتارش پرازاغراق،مبالغه وبی اساس وضدونقیض است به گونه ای که سعی کرده پدرش رایک شخصیت فوق العاده واستثنائی همانند ائمه معصومین علیهم السلام جلوه دهدتاازاین طریق بتواندادعاهای بی اساس اورااثبات کندلذا درکتاب خودبه نام هدایه الطالبین که زندگی شیخ رادرچهارباب آورده به شرح حال دوران طفولیت تامرگ اومی پردازدمن جمله درباب سوم درباره ترقی وتعالی اوشرح می دهدئوچنان وانمود می کندکه علوم اولین وآخرین رادرچندخواب به او آموخته اند.به هرجهت شیخ احمددرسال 1241 ه.ق ازدنیا رفت وپس ازآن یکی ارزشاگردانش به نام سیدکاظم رشتی متولدنامعلوم ومتوفای 1259 که شخصیت وی هم همچون استادش برای موافقین ومخالفین شناخته شده نیست رئیس دوم فرقه شیخیه گردید.

سومین رئیس فرقه شیخیه حاج کمحمد کریم خان کرمانی فرزندابراهیم خان قاجاربوده است وی نیز ازشاگردان سید کاظم رشتی وبه قولی شاگرد خود شیخ بوده است.

به هر حال اودرعلوم عقلیه ،نقلیه ،قریبه و... استادبوده است ویکی ازسران فرقه شیخیه به شمار می رود که بعدازفوت  کاظم روسی(رشتی) به عنوان رکن رابع این فرقه شناخته شدوپیروان احسائی وکاظم روسی به او گرویدندومحصول جدیدی به نام فرقه کرمانیه وآقائیه به بازار عرضه کردند.



:: برچسب‌ها: شیخیه , بابیه , اعقاید , قوانین ,
:: بازدید از این مطلب : 424
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 آذر 1393 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد